مسجد شیخ لطف الله اصفهان

مسجد شیخ لطف الله اصفهان
مسجد شیخ لطف الله اصفهان

مسجد شیخ لطف الله‏ یکى از زیباترین آثار تاریخى اصفهان که چشم هر تماشا کننده‏اى را خیره مى‏کند و نسبت به هنرمندانى که در انجام آن دخیل بوده‏اند به اظهار تحسین و اعجاب وا مى‏دارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقى میدان نقش جهان و مقابل عمارت عالى قاپو واقع شده و به واسطه کاشیکاریهاى معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه‏هاى بسیار زیباى خط ثلث که مقدارى از آنها به خط علیرضاى تبریزى عباسى است از زیبایى و ظرافت کمتر نظیر دارد. این مسجد که شاهکارى از معمارى و کاشیکارى ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجرى است به فرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع شده و سر در زیباى آن در سال 1012 هجرى به پایان رسیده است. سال اتمام بناى مسجد و تزیینات کاشیکارى آن و نام استاد سازنده آن در داخل محراب معرق نفیس مسجد به خط نستعلیق سفید بر زمینه کاشى لاجوردى به این ترتیب ذکر شده است.

عمل فقیر حقیر محتاج به رحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناى اصفهانى 1028

درباره وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله باید گفت که شیخ لطف الله اصلاً که از مردم میش از قراى جبل عامل یعنى جبل لبنان حالیه بوده است و خاندان او همه از فقهاى امامیه بوده‏ اند چنانکه پدر وجد وجد اعلاو پسرش همه به این عنوان اشتهار داشته ‏اند. به مناسبت سعى بى اندازه پادشاهان صفوى در ترویج احکام مذهب تشیع و تشویق و اکرام فقهاى آن، شیخ لطف الله میسى عاملى نیز مانند جمع کثیر دیگرى از علماى بحرین و جبل عامل در اوایل عمر از موطن خود به قصد ایران عازم شد و ابتدا در مشهد مقدس اقامت گزید و در آنجا پس از استقاضه از محضر علماى ارض اقدس از حمله ملا عبدالله شوشترى از جانب شاه عباس بزرگ به خدمت آستانه رضوى برقرار گردید و تا تاریخ فتنه ازبکان و دست یافتن ایشان بر مشهد در آن شهر مقیم بود. سپس از شرایشان به قزوین پناه جست و در آنجابه کار تدریس مشغول شد، شاه عباس او را از قزوین به اصفهان آورد و در سال 1011 هجرى در جنب میدان نقش جهان مدرسه و مسجدى را که هنوز هم به نام او شهرت دارد براى محل تدریس و اقامت و امامت وى پى نهاد و انجام این کار تا 1028 هجرى طول کشید و در حین اتمام همین ساختمان بود که شاه عباس در قسمت جنوبى میدان نقش جهان که اکنون به نام میدان شاه شهره است طرح انشا جامع اعظم پادشاهى یعنى مسجد شاه را ریخت. بعد از آنکه مدرسه و مسجد شیخ لطف الله براى تدریس و نمازگزارى او مهیا گردید. این مرد جلیل محترم در آن مدرسه که امروز وجود ندارد مقیم شد و در مسجدى که براى معرفى آثار هنرى ایران خوشبختانه صحیح و سالم مانده و آرزمندیم قرنهاى دیگر نیز با مراقبت فرزندان ایران جاویدان بماند، به امامت و تدریس مشغول گردید و شاه عباس براى وجه معاش او وظیفه‏اى معین و مقرر داشت. تاریخ وفات شیخ لطف الله را مولف کتاب مجمل التواریخ در سال 1032 یعنى در همان سالى که بغداد به تصرف شاه عباس درآمده است مى‏نویسد. همچنین در عالم آراى عباسى تاریخ فوت او را مولف این کتاب در ذیل واقع سال 1032 آورده است و صریحاً مى‏گوید که شیخ لطف الله میسى جبل عاملى در اوایل این سال و قبل از سفر دارالسلام بغداد که هنوز ایات جلال در ییلاقات فیروزکوه بود در اصفهان مریض گشته به عالم بقا پیوست. یکى از شخصیتهاى بزرگ هنرى ایران که نام او در مسجد شیخ لطف الله مخلد شده است علیرضاى تبریزى از خوشنویسان بزرگ زمان شاه عباس کبیر است که کتیبه سردر مسجد و دو کتیبه بزرگ کمربندى داخل گنبد به خط زیباى اوست علیرضا چون به خدمت شاه عباس در آمد خود را علیرضاى عباسى خواند. این خوشنویس استاد نخست در تبریز شاگرد ملامحمد حسین تبریزى و علاء الدین محمد بن محمد تبریزى معروف به علاء بیک بود و خط ثلث و نسخ را نیکو مى‏نوشت. پس از آنکه در زمان شاه محمد خدابنده پدر شاه عباس ترکان عثمانى آن شهر را به تصرف آوردند، علیرضا از آنجا بیرون آمده و به قزوین پایتخت دولت صفوى رفت و در مسجد جامع آن شهر منزل گرفت و به کار کتابت مشغول شد و قسمتى از کتیبه‏هاى آن مسجد را با چند قرآن در آنجا تمام کرد. علیرضا روز پنجشنبه اول شوال سال 1001 هجرى به خدمت شاه عباس درآمد و در زمره ندیمان مخصوص وى داخل شد و شاه جمعى از خوشنویسان مانند محمد رضا امامى و محمد صالح اصفهانى و عبدالباقى تبریزى را بدو سپرد تا زیردست او خط ثلث را بیاموزند. علیرضاى عباسى تا پایان عمر در زمره مقربان و ندیمان مخصوص شاه بود و در سفر و حضر در سلک مقربان شرف اختصاص داشت و به تفقدات و انعامات و نوازشهاى بى پایان شاهانه سرافراز و مفتخر و به لقب شاهنواز ملقب شد. محبت و علاقه شاه عباس به این مردهنرمند بدان پایه بود که گاه پهلوى او مى‏نشست و شمعى به دست مى‏گرفت تا علیرضا در روشنایى آن کتابت کند.

پروفسور ارتور اپهام پوپ‏ایرانشناس معاصر و مشهور امریکایى که کتاب مشهود او تحت عنوان بررسى هنر ایران در شش جلد قطور تدوین شده و شهرت جهانى دارد راجع به عظمت صنعت معمارى و کاشیکارى مسجد شیخ لطف الله چنین نوشته است: مسجدى که در سمت مشرق میدان شاه و مقابل ساختمان عالى قاپو قرار دارد یکى از شاهکارهاى بینظیر معمارى است که در سراسر آسیا خود نمایى مى‏کند. این مسجد زیبا که همچون جواهرى درخشان در تاریخ معمارى ایرانیان مى‏درخشد مسجد شیخ لطف الله نام دارد. شاه عباس بزرگ این مسجد را به افتخار پدر زن خود شیخ لطف الله که یکى از پیشوایان عالیقدر آن زمان بود بر روى خرابه‏هایى که از بقایاى مسحد قدیمى بحار مانده بود بنا کرد. در حقیقت میدان بزرگى که قصر باشکوه عالى قاپو در یک طرف آن قرار داشت به چنین گوهرى گرانبها در برابر خود احتیاج داشت و شاید همین نکته شاه عباس را برآن داشت تا با ساختن این بنا که به سختى مى‏توان آن را محصول دست بشر دانستا زیبایى میدان را به کمال رساند. در ساختمان این مسجد باردیگر استادى و مهارت هنرمندان ایرانى یک مسئله مشکل را حل کرده است بدین معنى که چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع است و خواه و ناخواه در ورودى مسجد به سمت مشرق میدان خواهد بود. اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مى‏ساختند کارجهتیابى از لحاظ قبله مختلف مى‏شد. در اینجا با ایجاد یک راهرو که از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مى‏چرخد بر این مشکل فائق آمده‏اند یعنى اگر چه ساختمان مسجد در مشرق است و از نماى خارجى آن چنین بر مى‏آید که دیوار جبهه آن در جهت شمال به جنوب است لکن در همین محراب دیوار بنا شده که به سوى قبله است و وقتى به عظمت این فکر پى مى‏بریم که در بیرون مسجد اثرى از کژى و زاویه به چشم نمى‏خورد، اما به مجرد ورود ناچاریم قبول کنیم که صحن نسبت به نماى خارجى پیچشى دارد در صورتى که گنبد کوتاه این مسجد به علت مدور بودن جهت یا زاویه مخالفى نشان نمى‏دهد. این گنبد یکى از زیباترین گنبدهاى اصفهان است که از طرفى به خاطر عظمت و از طرف دیگر بر اثر تزییناتى که از زمینه کرمى (Cafe ou lait) با نقش و نگارهایى به رنگ آبى سیر تشکیل مى‏شود نظر هر بیننده‏اى را به خود جلب مى ‏کند.

گنبد مسجد شیخ لطف الله یکى از چند گنبد یک پوششى زمان صفویه است که با ارتفاع کم پوششى مناسبى براى صحن کوچک آن به شمار مى‏رود. از طرفى بلندى آن تا آن اندازه است که بتواند در کنار میدان بزرگ خود نمایى کرده و بر آن فضا مسلط باشد. خمیدگى گنبد از نقطه برآمدگى بزرگ ناگهان به سمت داخل گراییده و راس گنبد را تشکیل داده است و این فشار زیاد را دیوارهاى قطور مسجد تحمل مى‏کند. )قطر دیوارها که از پنجره‏هاى دیوار اندازه‏گیرى شده در حدود 70و1 سانتیمتر است دیوارهاى داخلى از یک هشت ضلعى شروع مى‏شود. این هشت ضلعیها هر یک به وسیله کاشیهاى طناب مانند فیروزه‏اى محصور شده و خطوط بسیار زیبا که از آثار علیرضا است مانند قابى هر یک از اضلاع هشتگانه را در میان مى‏گیرد این خطوط از کاشیهایى به رنگ سفید خیره کننده در میان کاشیهاى آبى تیره به کار رفته است و زاویه هایى که از این هشت ضلع به وجود آیند پایه خمیدگى بزرگ را تشکیل مى‏دهند لکن انحناى تدریجى گنبد نقطه شروع انحنا و دایره بزرگ گنبد را از نظر پنهان مى‏کنند. خمیدگى گنبد را دیوارهاى بادبادک شکل زاویه دارى به اضلاع هشت گانه وصل مى‏کند. قسمت بعدى به سمت خمیدگى به اندازه‏اى عادى و یکنواخت بزرگ گرایش دارد سرتا سر این خمیدگى به اندازه‏اى عادى و یکنواخت است که به ندرت احساس شده یا به چشم مى‏آید. کاشیکارى پوشش داخلى گنبد از ابتدا تا انتها تقریباً به یک اندازه بود و تزیین گنبد را تشکیل مى‏دهد. دیوارهاى جانبى صحن مسجد با گل و بوته‏هاى متصل به هم به رنگ آبى در یک متن کرمیرنگ تزیین شده است. زاویه‏هاى فوقانى دیوارهاى جانبى از گل و بوته هایى که طرح آن با سایر قسمتها تفاوت کلى دارد پوشیدئه شده و تنوع خاصى به تزیین کلى صحن بخشیده و در اولین نگاه نظر بیننده را جلب مى‏کند. زیبایى کاشیکارى این مسجد اعم از کاشیهاى معرق خود تنوعى است دلپذیر کاشى معرق ظریفترین نوع کاشى و متعلق به قرن هفدهم است. در حقیقت کاشى معرق نوع ظریفى از کاشى هفت رنگ قرن پانزدهم و شانزدهم است. تزیینات سطح داخلى گنبد عبارت است از ستاره‏هاى بسیار بزرگ مکرر به رنگ زرد طلایى که با طرح درهمى از پیچکهاى به هم پیچیده پوشیده شده. طرح و ترسیم این مسجد و نقشه قالیهاى اردبیلى منبع الهام مشترکى دارند. ضمناً شباهت بسیار نزدیک با تزیینات مسجد شاه دارد، کاشیکارى بقیه گنبد از طاق رومیهایى تشکیل شده که هر یک شامل گل و بوته‏هاى زیبایى است. این گل بوته‏ها در پارچه بافى هم به کار رفته و هم اکنون نمونه هایى از آن وجود دارد. روشنایى داخل این مسجد نیز قابل توجه است. در اطراف گنبد به فواصل روشنایى داخل این مسجد نیز قابل توجه است. در اطراف گنبد به فواصل منظم سوراخهایى در قطر گنبد تعبیه شده که به وسیله پنجره‏هاى گچبرى از داخل و خارج مسدود مى‏شود. این گچبریها عباراتند از طرحهاى منظمى که به نسبت مساوى فضاى خالى در میان آنها وجود دارد. مجموع نورهایى که از این پنجره‏ها به داخل مى‏تابد زیبایى آسمانى و خیالپرورى به تزیینات کلى صحن مى‏بخشد. کوچکترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمى‏شود اندازه‏ها بسیار مناسب نقشه طرح بسیار قوى و زیبا به طور خلاصه توافقى است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش با شکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمى‏تواند داشته باشد. کتیبه‏هاى زیبایى که علیرضا بر داخل و خارج این مسجد نگاشته زیباترین خط زمان خود است نابغه‏اى که این همه شکوه و جلال زیبایى و هنر را به این مسجد بخشیده کسى است که سمت چپ و راست محراب را امضا نموده و خود رافقیر حقیر محتاج به رحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناى اصفهانى معرفى کرده است و بعد از نام او تاریخ 1028 هجرى (1618 میلادى) دیده مى ‏شود.

در ضلع شرقى میدان نقش جهان اصفهان، روبه روى کاخ عالى قاپو، مسجدى قرار دارد که از زیباترین و چشمگیرترین آثار تاریخى اصفهان است. این بنا که به مسجد شیخ لطف الله معروف است در زمان حکومت سلسله صفویه به منظور عبادت و تدریس شیخ لطف اله ساخته شد. شیخ لطف الله از علماى شیعى مذهب لبنان و فرزند شیخ عبدالکریم بوده است که در زمان صفویه، به دلیل رسمیت یافتن مذهب تشیع به عنوان مذهب ایرانیان، همراه با بسیارى دیگر از جمله شیخ بهائى به ایران مهاجرت کرد. این مرد روحانى به هنگام ورود مورد احترام واقع شد و در آغاز به مشهد مقدس رفته ضمن سکنى گزیدن در آن دیار به تبلیغ مذهب تشیع پرداخت. شیخ لطف اله همزمان با تصمیم شاه عباس براى پایتخت قرار دادن اصفهان به این شهر کوچ کرد. شاه عباس صفوى براى اینکه این عالم به تدریس و تبلیغ و امامت مشغول شود دستور داد تا مسجد و مدرسه‏اى براى او بنا نهند. از این رو بناى این مسجد و مدرسه در سال 1011 هجرى قمرى آغاز شد و تا سال 1028 به دراز کشید. شیخ لطف الله پس از اتمام بناى مسجد و مدرسه به فعالیتهاى مذهبى پرداخت. مدرسه که ذکر آن به میان آمد، امروزه وجود ندارد، اما مسجد آن همچنان با زیبایى تمام باقى است. شیخ لطف‏اله بر اساس مندرجات کتابهاى عالم آراى عباسى و مجمل التواریخ در سال 1032 هجرى قمرى بدرود حیات گفت.

مسجد شیخ لطف اله چند تفاوت اساسى به دیگر مساجد اصفهان دارد. این مسجد داراى صحن نیست و مناره نیز ندارد، حال آنکه مساجد باستانى دیگر معمولاً صحنى بزرگ و مناره یا مناره هایى نیز دارند. گنبد مسجد شیخ اله با گنبدهاى مساجد دیگر متفاوت است و دو پوش پیوسته است. این مسجد به خلاف مساجد دیگر وسعت چندانى ندارد و در حقیقت نمازخانه‏اى کوچک است.

از عجیب‏ترین هنرهاى به کار رفته در این مسجد که زاییده ذوق و استعداد هنرمندان معمار ایرانى است، حل مشکل قبله در این مسجد است که در شرق میدان واقع است. پوپ در این زمینه چنین نوشته است:

… چون مسجد در ضلع شرقى میدان واقع است و خواه ناخواه در ورودى مسجد به سمت شرق میدان خواهد بود، اگر بنا بود مسجد را نیز به همین جهت مى ‏ساختند، کار جهت یابى از لحاظ قبله مختل مى‏ شد. در اینجا با ایجاد یک راهرو که از ابتداى مدخل مسجد به سمت چپ و سپس به سمت راست مى ‏چرخد، بر این مشکل فائق آمده ‏اند ؛ یعنى اگر چه ساختمان مسجد درمشرق است و از نماى خارجى آن چنین بر مى‏آید که دیوار جبهه ان در جهت شمال به جنوب است لیکن در همین دیوار محراب بنا شده که به سوى قبله است و وقتى به عظمت این فکر پى مى ‏بریم که در بیرون مسجد اثرى از کجى و زاویه به چشم نمى ‏خورد اما به مجرد ورود ناچاریم قبول کنیم که صحن نیست به نماى خارجى پیچش دارد در صورتى که گنبد کوتاه مسجد به علت مدور بودن جهت با زاویه مخالفى نشان نمى ‏دهد.

البته باید خاطر نشان کرد که دهلیز ورودى مسجد به این دلیل که همانند زاویه‏ اى قائمه ساخته شده کمتر کسى به محض ورود انحراف مسجد را نسبت به ضلع میدان در مى ‏یابد.

بناى مسجد بر یک چهار ضلعى استوار است که در قسمت بالاتر بنا به هشت ضلعى تبدیل شده در نهایت دایره وار به ساقه گنبد مى ‏پیوندد.

دیوارهاى مسجد شیخ لطف اله براى تحمل سنگینى و فشار گنبد قطور ساخته شده ‏اند و به طورى که آن را از قسمت پنجره‏ها اندازه گرفته‏اند به یک متر و هفتاد سانتیمتر و در قسمتهاى اصلى به پیش از دو متر هم مى‏رسد. کف مسجد از سطح میدان بالاتر است. در ساختمان و تزئین اژدرهاى سردر و جلوخان و همچنین سکوهاى طرفین سردر، مرمرهاى بسیار خوب به کار رفته و بفیه قسمتهاى جلوخان و سر در با کاشیهاى خشتى الوان و معرق زینت یافته‏اند. در این تزئینات نقوش هندسى، گل و بوته، طاووس و همچنین کتیبه هایى به چشم مى‏خورد که به خط خوش نسخ و نستعلیق نوشته شده‏اند. اطراف جناغ تاق با کاشى پیچ فیروزه‏اى زینت یافته است. مقرنس کارى بى نظیرى از کاشیکارى معرق زیر جناغ تاق وجود دارد که زیر آنها در وسط سردرپنجره‏اى مشبک از کاشى ساخته‏اند. سردر با نقوش و رنگهاى متنوعى تزئین شده‏است که چشم را خیره مى‏کند. بالاى پنجره‏اى سر در مسجد دو کتیبه به خط نستعلیق وجود دارد که یکى از آنها چنین عبارتى را در بردارد: ((مایه محتشمى خدمت اولاد على است)) کتیبه بزرگ و اصلى واقع در سر در مسجد به خط علیرضا عباسى است که با خط ثلث بر کاشیهاى معرق نوشته شده است. دو کتیبه بزرگ که به صورت کمربندى درون گنبد موجودند نیز به خط همین استادند. علیرضا عباسى از هنرمندان بزرگ عهد صفویه است. او تبریزى بود و خطوط ثلث و نسخ را در محضر استادانى چون ملا محمد حسین و علاء الدین محمد بن محمد تبریزى آموخت. او هنگام تصرف تبریز به دست عثمانیان به قزوین آمد و هنگامى که پایتخت از قزوین به اصفهان منتقل گردید او نیز همچون شیخ لطف اله به اصفهان آمد. او به آموزش بسیارى از خطاطان آن زمان پرداخت. خط علیرضا عباسى را در بسیارى از کتیبه‏هاى موجود در بناهاى تاریخى شهرهایى چون مشهد، قزوین و اصفهان مى‏توان مشاهده کرد. از تاریخ مرگ این هنرمند اطلاع دقیقى در دست نیست.

نقوش و رنگهاى به کار رفته در کاشیکارى استادانه گنبد مسجد از زیباترین کاشیکاریهاى موجود در معمارى ایران است. نور درون مسجد از پنجره‏هاى مشبکى که در جوانب گوناگون ساقه گنبد ساخته شده‏اند تامین مى‏شود. پرتوى که از این پنجره‏ها به درون مسجد مى‏تابد، علاوه بر اینجاد روشنایى کافى، خود به خود نمایشگر فضاى روخانى بناست. ساقه گنبد با کاشیهایى آبى رنگ و نقوش گل و بوته و کتیبه‏اى از کاشیهاى معرق شامل چند سوره کوتاه از قرآن دارد، تزیین شده است. فاصله بین پنجره‏ها را نیز کتیبه هایى از کاشیهاى خداوند زینت بخشیده است که به شیوه خط بنایى جلوه گرى مى ‏کند.

محراب مسجد زیباى شیخ لطف اله از شاهکارهاى بى نظیر هنر معمارى و از زیباترین محرابهایى است که در مساجد دیگر اصفهان مى‏توان مشاهده کرد. این محراب با کاشیکارى معرق و مقرنسهاى بسیار دلپذیر تزیین شده است. درون محراب دو لوح وجود دارد که عبارت »عمل فقیر حقیر محتاج برحمت خدا محمد رضا بن استاد حسین بناء اصفهان« را مى‏توان در آنها مشاهده کرد. در اطراف محراب کتیبه‏هاى دیگرى به خط علیرضا عباسى و خطاط دیگرى که باقر نام داشته است، دیده مى‏شود. در این کتیبه‏ها روایاتى از پیامبر اکرم و امام ششم شیعیان امام جعفر صادق نقل شده است. اشعارى نیز بر کتیبه‏هاى ضلعهاى شرقى و غربى به چشم مى‏خورد که احتمالاً سراینده آنها شیخ بهایى، عارف دانشمند و شاعر بزرگ دوره صفوى است.

همان طور که گفته شد در ورودى مسجد به دهلیزى به صورت زاویه‏اى قائمه باز مى‏شود که به دو در دیگر مى‏انجامد که از دو مى‏توان وارد مسجد شد. یکى از این درها به طرف محراب و دیگرى به سوى شمال غرب مسجد قرار گرفته است. از همین دهلیز به شبستان زمستانى و همچنین به پشت بام نیز مى‏توان وارد شد.

پوپ در مورد این مسجد نوشته است:

… کوچکترین نقطه ضعفى در این بنا دیده نمى‏ شود، اندازه ‏ها بسیار مناسب، نقشه طرح بسیار قوى و زیبا و به طور خلاصه توافقى است بین یک دنیا شور و هیجان و یک سکوت و آرامش با شکوه که نماینده ذوق سرشار زیباشناسى بوده و منبعى جز ایمان مذهبى و الهام آسمانى نمى ‏تواند داشته باشد.